گرچه قرآن کتاب علوم نیست و به منظور مسایل علمی نیز نازل نشده است و منظور و هدف قرآن هدایت و رهبری جامعه بسوی سعادت دنیا و آخرت است ولی در عین حال قرآن در بسیاری موارد از این گونه مسایل در راه هدف خاص خود بهره برده است و از آنها به صورت نشانههایی از قدرت لایزال الهی یاد کرده است. لذا در موارد متعددی، اشاره به بسیاری از اسرار خلقت نموده است. این امر خود نشان دهنده آن است که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه کامل به اسرار طبیعت داشته است و او کسی نیست جز آفریننده طبیعت. در زیر سه مورد از این اسرار را که در قرآن آمده است، به اختصار بیان مینماییم:
الف) اشاره به حرکت زمین:
"الذی جعل لکم الارض مهدا"(سوره طه، آیه 53)
"آن خدایی که زمین را برای شما مانند گهواره قرار داد."
در این آیه، قرآن با کنایه، اشاره به حرکت زمین میکند و آن را به گهوارهای تشبیه میکند و میدانیم به واسطه حرکت گهواره است که طفل در آرامش به سر میبرد و بدینسان به حرکت زمین اشاره میکند. علت این امر که قرآن با صراحت به حرکت زمین اشاره نمیکند آن است که این جملات در زمانی نازل شده است که جز سکون زمین و حرکت افلاک به دور آن چیز دیگری برای بشر مطرح نبود. توضیح بیشتر آنکه هنگامی که هزار سال بعد گالیله برای اولین بار اعلام کرد که زمین حرکت میکند او را محکوم به اعدام کردند. از همین جا میتوان فهمید که اگر قرآن با صراحت مسأله حرکت زمین را مطرح میکرد به طور وسیعی مطرود میگشت و بنابر این قرآن این مطلب را با لطافت خاصی بیان نموده است. که اولاً با نظرات مردم آن زمان صریحاً منافات نداشته باشد و ثانیا حقیقت را بیان کرده باشد.
ب) اشاره به عمل لقاح توسط باد:
"و أرسلنا الریاح لواقح" (سوره حجر، آیه 22)
"و ما بادها را عامل لقاح قرار دادیم."
قرنها پس از نزول قرآن بود که زیستشناسان پی به اثر بادها در انجام عمل لقاح در گیاهان شدند و این از معجزات قرآن میباشد.
ج) "و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس" (سوره حدید، آیه 25)
"و ما آهن را که در آن صلابت و محکمی شدید و منافعی برای مردمان در آن است نازل نمودیم."
تا قرن هجدهم یعنی دوازده قرن پس از نزول قرآن هنوز کارهای فلزی در نهایت ضعف بود و نه تنها ارزش آن شناخته نشده بود بلکه اساسا مهم و قابل توجه تلقی نمیشد تا این که ناگهان چشم دنیا به آهن دوخته شد و رقابت عجیبی در میان دانشمندان برای استخراج و استفاده بهتر از آن به وجود آمد تا آنجا که این دو قرن اخیر دوران نهضت و پیشرفت فلز اطلاق شده و دنیا منافع آن را حتما آنچنان که باید دریافته و صدق یکی دیگر از حقایق قرآن نقاب از صورت به یک سو زده است. این امر در خور توجه است که قرآن در میان تمام فلزات انگشت بر روی آهن گذاشته است و از منافع آهن سخن میگوید و امروزه این امر به وضوح مشهود است که کارآیی آهن از سایر فلزات بیشتر میباشد.
2- قرآن و اخبار آینده: قرآن در موارد متعددی شامل اخبار غیبی است که بعدا به وقوع پیوسته است. این امر حاکی از آن است که قرآن از طرف کسی نازل شده است که میتواند خبر از غیب بدهد و او کسی نیست جز خدای متعال که تنها داننده غیب به صورت مطلق اوست. آیاتی که قرآن در آنها به ذکر پیشگوییهایی پرداخته است، بسیار زیاد است که ما در اینجا به چند مورد اشاره میکنیم:
الف) قبل از آنکه مکه توسط مسلمین فتح شود پیامبر در عالم رؤیا دیدند که به نشانه خروج از احرام موهای سر خود را تراشیدهاند و از آنجا که رؤیای انبیاء رؤیای صادقه است به اصحاب خویش وعده دادند که بهزودی وارد مسجد الحرام میشوند. در سال ششم هجری آن حضرت به همراه جمعی از اصحاب به قصد زیارت خانه خدا راهی مکه شدند که در بین راه مشرکین در منطقه حدیبیه از حرکت آنان جلوگیری کردند و کار به صلح حدیبیه انجامید و قرار شد مسلمانان برگردند و سال بعد برای انجام مراسم حج عازم شوند. پس از انعقاد پیمان صدای اعتراض بعضی از اصحاب برخاست و صدق رؤیای پیامبر را مورد تردید قرار دادند در چنین شرایطی آیه زیر نازل گردید:
"لقد صدق الله رسوله الرؤیا بالحق لتدخلن المسجدالحرام ان شاءالله آمنین محلقین رؤسکم و مقصرین لا تخافون ما لم تعلموا فجعل من دون ذلک فتحا قریبا"(سوره فتح، آیه 27)
"خداوند صدق خواب رسولش را آشکار خواهد ساخت که شما مسلمانان با دل ایمن به مسجد الحرام وارد شوید و سرها بتراشید و تقصیر کنید بدون ترس و هراس. پس خداوند آنچه را شما نمیدانستید مقرر داشت و از پس آن فتحی نزدیک قرار داد."
در این آیه ضمن تأیید رؤیای پیامبر فتح مکه را نیز به مسلمین نوید داده شده است. در سال هفتم هجرت بود که درستی خواب آن حضرت تحقق یافت و مسلمانان به زیارت خانه خدا نایل شدند و یک سال بعد نیز دومین وعده قرآن به وقوع پیوست و در پی شکستن صلح توسط کفار، مکه توسط مسلمین فتح شد.
ب) جنگ بدر نخستین جنگ مسلمانان با کفار قریش بود. کاروانی از کفار مکه با مال التجاره فراوان از نزدیکیهای مدینه عبور میکردند. مسلمین از پیامبر اجازه گرفتند تا به جبران اموال و منازل آنها که در مکه به غارت رفته بود به کفار حمله کنند و اموال آنها را بگیرند. پیامبر اجازه فرمودند و در این هنگام آیه ذیل نازل شد:
"و اذ یعدکم الله احدی الطائفتین انها لکم و تودون ان غیر ذات الشوکه تکون لکم و یرید الله ان یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین"
"و هنگامی که خداوند به شما وعده داد که یکی از دو گروه برای شما خواهد بود و شما دوست میداشتید که آن یکی که خالی از رنج بود برای شما باشد و خداوند میخواهد که حق را با کلمات خود تقویت و ریشه کافران را قطع نماید."
این آیه نتیجه وقایع جنگ بدر را بیان میفرماید. با وجودی که تعداد نفرات دشمن چند برابر نفرات مسلمین بود و نگرانی در بین بعضی مشاهده میشد ولی قرآن صریحاً بشارت داد که یا پیروزی در جنگ و یا مال التجاره از آن مسلمین شود.
ج) هنگامی که فرزند پیامبر از دنیا رفت شخصی به نام عاص بن وایل گفت: "همانا محمد ابتر است. پسری ندارد که قائم مقام او باشد و وقتی مرد یاد او منقطع خواهد شد. در این هنگام آیات سوره کوثر بر پیامبر نازل شد:
"انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر"
"ما به تو خیر بسیار دادیم پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن همانا آن کس که تو را سرزنش میکند همان ابتر است."
در این آیات خبر داده میشود که آن کسی که آن حضرت را ابتر خواند نسلش منقرض و نسل آن حضرت باقی خواهد بود.
3- آورنده قرآن کریم: یکی از مسایل مسلم در زندگی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که بسیار روشن و غیر قابل انکار است "اُمی" بودن آن حضرت است. بدین معنا که آن حضرت نه خوانده بودند و نه نوشته بودند و نه اساسا معلمی دیده بودند. این مسأله آنقدر مسلم است که خاورشناسان معروف غربی نیز در کتب خویش به این حقیقت اعتراف دارند. بر این اساس صدور الفاظی مانند کلمات قرآن کریم که آن همه جنبههای اعجازی اعم از فصاحت و بلاغت و اسرار خلقت و اخبار غیبی و… که پیشتر بیان کردیم در آن نهفته است از یک چنین شخصی، قطعا دلیل آن خواهد بود که این کار خدایی است و این علم علمی است که از طریق وحی کسب شده است. قرآن کریم خود در این مورد میفرماید:
"و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک اذالارتاب المبطلون" (سوره عنکبوت، آیه 48)
"تو ای پیامبر، پیش از نزول قرآن کریم هیچ کتابی را نمیخواندی و هیچ نوشتهای را نمیانگاشتی که در آن صورت، افراد وسوسهگر در مورد صحت رسالت تو به تردید میافتادند."
--------------------------------------------------------------------------------
یکی از مهمترین اختصاصات پیامبران است تا با ارائه آن به طالبان حقیقت صدق دعوی خود را بر همگان آشکار سازند. اینک ببینیم معجزه آخرین پیامبر چیست. باتوجه به اینکه عصر ما، عصر ختم نبوت است و ما امت خاتم پیامبران، آیا راهی برای درک و مشاهده اعجاز پیامبران بر ما وجود دارد یا نه؟
قرآن معجزه جاویدان پیامبر اسلام است. از آنجا که دین محمدی آخرین و کاملترین ادیان، و شریعت اسلام ختم همه شرایع گذشتهاست و کلام و وحی خدا بر پیامبر ما جاودانه است، معجزه او نیز در طول تاریخ برای گروندگان و راه یافتگان لازم است که جاودانه باشد و این معجزه جاودان، کتاب اوست. پیامبران پیشین چون ابراهیم و موسی و عیسی زمینه اعجازشان غیر از کتابشان بودهاست؛ چون تبدیل آتش به محیطی سرد وبی ضرر، تبدیل عصا به اژدها و یا زنده کردن مردگان. معجزههایی که همگی مقطعی و مخصوص به مخاطبان خاص بودهاند و امروز دیگر ما به چشم آنها را نمیبینیم؛ ولی قرآن در عین اینکه کتاب محمد است، برهان قاطع رسالت اونیز هست. برهانی که نه تنها در طول زمان جاودان میماند، بلکه پیشرفتهای علمی، جنبههای مجهولی از اعجاز این کتاب الهی را بیش از پیش بر جهانیان آشکار میکند. عصر خاتمیت، عصر رشد علم و فرهنگ است لذا معجزه پیامبر این عصر نیز کتاب است. معجزهای متناسب با دوران آخرین پیامبر.علاوه بر آنکه وقوع بسیاری از معجزات دیگر چون شق القمر یا جوشیدن آب فراوان از چشمهای خشک شده در جنگ تبوک برای پیامبر اسلام ثبت شدهاست، ولی قرآن معجزه اصلی و ماندگار آن حضرت است.
1- قرآن و اعداد شگفت انگیز
میدانیم که «یوم»، در عربی به معنای روز و «شهر»، به معنای ماه است و جالب اینکه یوم، در قرآن 365 بار و شهر، 12 بار تکرار شده است.دو کلمه «دنیا» و «آخرت»، در قرآن به تعداد مساوی با هم، هر کدام 115 بار تکرار شده است. دو کلمه «موت» و «حیاه» و مشتقاتشان نیز به تعداد مساوی، و هر کدام 145 بار تکرار شده است.همچنین در آیات قرآن دو کلمه «رجل» (مرد) و «امراه» (زن) به تعداد مساوی هر یک 24 بار آمده است.
2- قرآن و فصاحت و بلاغت: قرآن همچون دیگر کلامها از کلمات تشکیل شده است. هندسه کلمات قرآن به گونهای است که نه میتوان کلمات آنرا با کلمات دیگر جایگزین نمود و نه میتوان نظیر عبارات و جملات بیبدیل قرآنی، جملهای آورد. اسلوب قرآن نه سابقه دارد و نه لاحقه؛ یعنی نه پیش از آن کسی بدین سبک سخن گفته و نه پس از آن کسی را یارای رقابت و مبارزه با قرآن است. قرآن، کلام فصاحت است، اما فصاحتی بالاتر از فصاحتهای فنی که علوم بلاغت از آن سخن میراند. قرآن، آهنگی متناسب با عوالم معنوی دارد. آهنگی که نه در چارچوب نثر میآید و نه همگونی و هماهنگی با شعر دارد. از امور شگفت دیگر آنکه پس از تأمل در سیاق قرآن، از یک نظر تصور میشود که الفاظ آن در ساختار و ترتیب تابع معانیاند و از نظر دیگر چنین مینماید که در آن، معانی پیر و الفاظ اند و همواره این تبدل رأی و کشمش نظر وجود دارد. با دقت نظر در الفاظ و معانی قرآن، فکر بر یک جهت مستقر نمیشود و معلوم نخواهد شد که تمایل کدامیک بیشتر است.
از دیگر نکات حیرتآور اینکه، کلام خود پیامبر که قرآن بر زبان او جاری شده است به روشنی با قرآن متفاوت است. سخنان آن حضرت از خطبه و دعا و حدیث، هیچکدام رنگ و بوی قرآن را ندارد؛ همچنین سخنان حضرت علی، که آینه تمام نمای فصاحت و بلاغت است. برای مثال علی علیهالسلام در ضمن خطبههای فصیح خود، هر جا آیهای از قرآن میآورد، آن آیه کاملاً متمایز است و لذا تحدی قرآن و دعوت برهانی آن همچنان و برای همیشه پابرجاست. استعمارگران آمریکا و انگلیس وگردانندگان بازی سیاست جهان، قرنهاست که برای زیرسلطه درآوردن کشورهای اسلامی و غارت ثروت آنان وتضعیف عظمت اسلام، به طور آشکار ونهان با قرآن مبارزه میکنند. مدعیان پیروی مسیحیت و کذابان کلیسا نشین، هر سال اموال گزافی را در تضعیف عقاید مسلمین و مبارزه با اسلام هزینه میکنند، اما هیچ کدام جرأت آن را در خود ندیدهاند که هیئتی از سخنوران جهان را تشکیل دهند و به فریاد همیشه برقرار تحدی قرآن پاسخ گویند وحتی یک سوره چون قرآن بیاورند.
3- قرآن و خبر از آینده : قرآن کریم در برخی موارد پیشگوییهای نموده است که سالها بعد به وقوع پیوست؛ چون شکست ایران از روم. هنگامی که ایران در سال 615 میلادی روم را شکست داد، قرآن با قاطعیت بیان کرد که کمتر از 10 سال دیگر روم، ایران را شکست خواهد داد وبعد همان گونه شد که قرآن خبر دادهبود.
قوله تعالی:« غلبت الروم فی ادنی الارض وهم من بعد غلبهم سیغلبون فی بضع سنین لله الامر من قبل و من بعد و یومئذ یفرح المومنون. (سوره روم آیات 4-2 )
رومیان مغلوب شدند در جنگی که در نزدیک این سرزمین ( مراد سرزمین سوریه و فلسطین است) و پس از مغلوب شدن، بار دیگر غالب خواهند شد. در مدت چند سال. فرمان، فرمان خداست چه پیش از پیروزی و چه پس از آن و در آن روز مؤمنان شادمان می شوند.)
همچنین یکی دیگر از مصادیق پیشگوییهای صادق قرآن سوره کوثر است. میدانیم برخی از مشرکین جاهل چون پیامبر اسلام صاحب فرزند پسری نبود، نسل آن حضرت را مقطوع میدانستند. قرآن آن فرد را که پیامبر را ابتر(مقطوع النسل) نامید، ابتر میخواند واین خبر قرآن به درستی واقع شد، چرا که آن فرد با اینکه در آن روز صاحب فرزندی بود اما به تدریج در طول دو، سه نسل خاندانش منقرض شد ولی شجره طیبه فرزاندان پیامبر تا به امروز باقی است.
قوله تعالی: «انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر».
(ماکوثر را به تو عطا کردیم.پس برای پروردگارت نماز بخوان وقربانی کن که بدخواه تو، خود، ابتر است.)
از دیگراخبار غیبی قرآن میتوان به خبر شکست کفار در جنگ بدر (سورهفجر آیات44و45)،فتح مکه وتحقق رؤیای صادقه پیامبر (سورهفتح آیه27) اشاره کرد.خداوند در آیه 24سوره بقره نیز میفرماید: هرگز نخواهید توانست نظیر سورهای از قرآن بیاورید. این آیه نیز علاوه بر اینکه جنبه اعجاز قرآن را در تحدی اثبات میکند، خود نوعی پیشگویی است وتا امروز نیز کسی نتوانسته است نظیر سورهای از قرآن بیاورد.
قرآن و علوم طبیعی
در میان مطالب فراوان و فرازهای متنوع قرآن اشارات بسیاری وجود دارد که حقایقی از اسرار جهان طبیعت را آشکار میسازد. حقایقی که بشر امروز بر اثر پیشرفت علم به کسب آن نائل شده است، در روزگار جاهلیت و در محیطی بدوی در لابلای تعبیرات و تمثیلات زیبا و در لفافه الفاظ وعبارات پر معنا، در قرآن آمده است.واین خود دلیل محکمی است بر اعجاز این کتاب آسمانی. با پیشرفت دانش، حقانیت مکتب اسلام و فوق بشری بودن کتاب قرآن، بیشتر نمایان میشود، بر خلاف انجیل که با پیشرفت علم، خرافات بافتگی آن بیشتر رنگ میبازد و تار وپود میپوسد. باید ذکر کرد که قرآن، کتاب نجوم یا جغرافیا ویا کتابی پیرامون علوم طبیعی نیست؛ بلکه کتاب خداشناسی و راهیابی حیات است ونمونههای متعددی که در مورد طبیعت در قرآن آمده است برای شناخت قدرت و عظمت الهی است ونیز برای اثبات حقانیت وجنبه اعجاز قرآن در طول تاریخ.
اکنون به بیان نمونههایی میپردازیم:
۱سابقه کشف اینکه هر موجود زنده در اثر تلفیق دو سلول مختلف نر وماده به وجود میآید، به بیش از چند صد سال نمیرسد.پس از کشفهای علمی جدید واختراع میکروسکوپ بود که بشر دانست تولید مثل در گیاهان نیز، براثر تلقیح ذرات بسیار ریز صورت میگیرد، که عامل انتقال این ذرات و گردههای گیاهی حشرات و باد میباشد. قرآن قرنها قبل از این کشفیات میفرماید: «اولم یروا الی الارض کم انبتنا فیها من کل زوج کریم». (آیه7 سوره شعراء)(آیا به زمین ننگریستهاند که چه قدر از هرگونه گیاهان نیکو در آن رویانیدهایم. )
خداوند همچنین علاوه بر بیان زوجیت در عالم نباتات، عامل لقاح را نیز در آیه 22 سوره حجر چنین بیان میکند: «وارسلنا الریاح لواقح فانزلنا من السماء ماء». (وبادهای بارورکننده را فرستادیم و از آسمان آبی نازل کردیم.)
و جالب اینجاست که تحقیقات نشان داده است که بادها در بارور کردن ابرها و بارش برف وباران نیز نقش اصلی دارند. در تمام مراحل تبخیر آبهای سطحی و حرکت دادن بخارات آب و تشکیل و جابجایی ابرها و بارور کردن ابرها ، باد نقش اساسی را ایفا میکند. پس بادها نه تنها عامل تلقیح گیاهان ونباتاتاند، بلکه عامل بارور کردن ابرها وانزال و ریزش باران از آسمان نیز میباشند.
حدود چهار قرن پیش گالیله، یکی از بزرگترین منجمین و دانشمندان اروپا، به جرم اینکه زمین را متحرک خوانده بود، محکوم به مرگ شد. در آن زمان اروپا دوران تاریک قرون وسطی را میگذراند. دورانی که ارباب کلیسا و وفاداران به تعالیم خرافی مسیحیت، بر گسترش علم و دانش مغرب زمین پنجه افکنده بودند وبا تفتیش عقاید وسوزاندن وشلاق و شکنجه، ناکامانه میکوشیدند تا انجیل را بر جامعه اروپا حاکم نگاه دارند. آنان مدعی بودند که زمین مرکز جهان است، ساکن است و دیگر اجرام به دور آن میچرخند و واتیکان نیز مرکز زمین.اما قرآن در عصر جاهلیت وقرنها پیش از محکومیت گالیله، گاه به اشاره وکنایه و گاه به صراحت زمین ودیگر کرات و کائنات را متحرک میداند.
قرآن در آیه 15 سوره ملک زمین را به «ذلول» تشبیه میکند. ذلول به معنای شتر رامی است که همواره حرکت میکند وسوارش را نمیآزارد. در آیه 53 سوره طه و آیه 6 سوره نباء آنرا به گهواره تشبیه میکند. روشن است که خصوصیت اصلی گهواره حرکت تؤام با آرامش آن است.
قرآن علاوه بر این در آیات 38 تا 40 سوره یس خورشید وماه را نیز متحرک میداند.
قوله تعالی:« والشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم والقمر قدرنه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر ولا اللیل سابق النهار وکل فی فلک یسبحون». (و خورشید بسوی قرار گاه خویش روان است. این فرمان خدای پیروزمند و دانا است. برای ماه منزلهایی مقدر کردیم تا همانند شاخه خشک خرما، باریک شود (تشبیهی است برای قمر شبهای آخر ماه). خورشید را نسزد که به ماه رسد و شب را نسزدکه بر روز پیشیگیرد وهر یک در مداری شناورند.)
قوله تعالی:« فلا اقسم برب المشارق والمغارب انا لقادرون». (آیه 40 سوره معارج) (پس سوگند به پروردگار همه مشرقها و مغربها که ما تواناییم.)
این آیه اشاره صریح به کروی بودن زمین دارد؛ چرا که تعدد مشرق ومغرب، در نتیجه کرویت وحرکت وضعی زمین است.
قرآن به آنچه که امروز تحت عنوان نیروی جاذبه عمومی کشف شده است و کائنات و اجرام و تارگان وسیارات را در جای خود وتحت حرکتی منظم وقانونمند نگاه میدارد و فاصله آنها را به تناسب حفظ میکند، نیز تلویحاً اشاره دارد. قرآن این نیروی جاذبه را به ستونهای نامرئی تشبیه کرده است میگوید:« الله الذی رفع السموات بغیر عمد ترونها». (خداوندی است که آسمانها را بی هیچ ستونی که آن را ببینید، برافراشت. ) (آیه 2 سوره رعد)
قوله تعالی:« ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه بلی قادرین علی ان نسوی بنانه». (آیات 3و4 سوره قیامت) ( آیا آدمی میپندارد که ما استخوانهایش را گرد نخواهیم آورد؟ آری، ما قادر هستیم که حتی سرانگشتهایش را درست گردانیم. )
این آیه اشاره به توانایی وقدرت خداوند در روز قیامت دارد و در پی اثبات امکان معاد است. در این آیه بر اثبات امکان معاد با توجه به قدرت الهی میگوید که خداوند حتی سرانگشتان انسانها را نیز به حالت اول برمیگرداند. دلیل انتخاب لفظ «سرانگشتان» در این آیه، خود، جالب توجه است، چراکه امروزه معلوم گردیده است که خطوط موجود در این عضو بدن یکی از پیچیدهترین وظریفترین عجایب خلقت است. این خطوط در افراد مختلف، متفاوت است وهمین امر سبب ایجاد فن انگشت نگاری شده است.
در یک جمعبندی کلی مطالب این مقاله را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
1- معجزات انبیای گذشته مخصوص به زمان خاص خودشان بوده است و امروزه چیزی از آنها در دسترس ما قرار ندارد. در این میان، تنها قرآن را مییابیم که ادعا میکند یک معجزه همیشگی است.
2- قرآن کریم برای اثبات صحت ادعای خود، تمامی عالمیان را آشکارا به مبارزه میخواند تا اگر میتوانند کلماتی مانند آیات قرآن بیاورند.
3- آن وجه اعجاز قرآن کریم که قرآن نسبت به تک تک سور خود بدان تحدی نموده، فصاحت و بلاغت آیات آن است. البته برای قسمتهای مختلف قرآن، علاوه بر فصاحت و بلاغت، وجوه دیگری از اعجاز وجود دارد.
4- از یکسو مخالفین اسلام در عمل چه در اعصار گذشته و چه در عصر حاضر از پرهزینهترین و سختترین کارها برای بطلان اسلام دریغ نورزیدهاند و از سوی دیگر در برابر سادهترین اقدام که پاسخگویی به مبارزطلبی قرآن بود سکوت کردند و هیچ نمونه قابل توجهی که از لحاظ فصاحت و بلاغت، صاحبنظران، آن را همتای قرآن بدانند نیاوردهاند و این در حالی است که هم انگیزه کافی داشتند و هم ادیبان عرب توانا. این خود بهترین دلیل از عجز آنها در برابر قرآن میباشد.
5- در قرآن، در موارد متعددی اشاره به اسرار خلقت شده است که سر آنها قرنها بعد معلوم شده است. این حاکی از آن است که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه کامل بر اسرار خلقت داشته است.
6- در قرآن، در موارد متعددی پیشگوییهای غیبی آمده است که بعدا محقق شده است و این نشان میدهد که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه به غیب دارد.
7- قرآن با این همه وجوه اعجاز که ذکر شد بهوسیله پیامبری آورده شده است که به گواهی تاریخ درس ناخوانده بوده است. این امر به وضوح نشان میدهد که او قرآن را از پیش خود نیاورده است بلکه از سوی پروردگار عالمیان فرو فرستاده شده است.
سخن آخر
گرچه قرآن دارای وجوه اعجاز متعددی است، اما اینها به این معنی نیست که قرآن یک کتاب ادبی و یا یک کتاب در خصوص مسایل اسرار خلقت و ... باشد. بلکه از این مسایل در راه هدف خاص خود استفاده کرده اثبات میکند که معجزه است. آنگاه خود را کتاب هدایت معرفی میکند و بنابراین آنان که اعجاز قرآن برایشان روشن شده است باید که طریق هدایت و معارف صحیح الهی را در قرآن بیابند. از این رو ایمان ما به سایر پیامبران الهی و معجزات آنان نیز پس از اثبات اعجاز قرآن و گوش دادن به اخبار غیبی است که قرآن از انبیای گذشته نقل میکند.
نتیجه گیری
از آنچه بیان شد مشخص شد که قرآن معجزهای است برای تمامی اعصار و برای تمامی ملتها و بنابراین، این کتاب مقدس از جانب خدا نازل گشته است. همچنین با مشخص شدن اعجاز قرآن، صدق ادعای نبوت پیامبر اسلام آشکار میگردد. بنابراین امروزه تمامی انسانها میتوانند با تحقیق و بررسی در خصوص این کتاب و مشاهده اعجاز آن، به نبوت پیامبر اسلام و حقانیت آیین او پی ببرند.
--------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------
قرآن کریم از ابعاد و زوایای مختلف مانند وضع قوانین، طرح مسائل تاریخی، پیشگوییها و اخبار غیبی، علوم روز و مسائل ناشناختة علمی در عصر قرآن، معارف و طرح مسائل عقیدتی و... معجزه است که به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
الف: اعجاز از جهت فصاحت و بلاغت و در قلمرو لفظ و ساختار ظاهری متن آن.
به اعتراف سخن شناسان عرب، قرآن کریم در فصاحت و بلاغت بیمانند است.(ر.ک: پیام قرآن، آیةالله مکارم شیرازی، ج 8، ص 87 ـ 113، مدرسةالامام امیرالمؤمنین / التمهید فی علوم القرآن، محمّدهادی معرفت، ج 4، مؤسسة النشر الاسلامی.)
برخی از عناصری که باعث زیبایی و رسایی وجه ظاهری و سیمای برونی قرآن کریم و اعجاز آن است، عبارتند از:
1. ژرفایی و حکمتآموزی واژگان:
گزینش و چینش واژهها در قرآن کریم در پرتو حکمت و دقت، صورت پذیرفته است; مثلاً "ظلمات" که گزارشگر مصادیق و نمودهای گوناگون گمراهی است، به صورت جمع آمده است; ولی "نور" که کنایه از صراط مستقیم و هدایت الهی است، به صورت مفرد بیان شده است.(بقره، 257)
دو صفت متغایر برای زمین به اقتضای مورد، متفاوت آمده است: "وَ تَرَی الاْ ?َرْضَ هَامِدَةً فَإِذَآ أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَآءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ" (حج، 5)، "وَ مِنْ ءَایَـَتِهِ أَنَّکَ تَرَی الاْ ?َرْضَ خَـَشِعَةً فَإِذَآ أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَآءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ". (فصلت، 39)
هر یک از این آیه، منعکس کننده ویژگی خاصی است. در آیه اول که سیاق آن پیرامون بعث و حشر مردگان است، تعبیر "هامده" که به مفهوم بیحرکتی و فقدان حیات است تناسب دارد. در آیه دوم که سیاق آیه به عبادت و خشوع میپردازد، تصویر "خاشعه" به مفهوم تذلل و خشوع، مقتضای کلام است.(علوم قرآن، محمدباقر سعیدی روشن، ص 105، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی;.)
2. نو بودن سبک، خوشآوایی ترکیب:
ساختمان ترکیبی کلمات قرآن و سبک بدیع و اختصاصی آن نه سابقه داشته است و نه تقلید پذیر است; سبک قرآن، نثر متعارف نیست; نظم و شعر نیز نمیباشد; بلکه ویژگیهای مثبت هر دو را دارد. از جهت دیگر، جملات و آیات قرآن دربردارندة یک موضوع بسته و محدود نیست; بلکه هر آیه، متضمن موضوعات مختلف است. این سبک، یک تازگی و طراوت ویژهای را مجسم میسازد که نمونه ناپذیر است; مانند: "وَ الطُّورِ # وَ کِتَـَبٍ مَّسْطُورٍ # فِی رَقٍّ مَّنشُورٍ # وَ الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ # وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ # وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ..." (تا آخر سوره طور) که در فرازها با تنوعی که دارد، همین خصوصیت ترسیم یافته است. این ویژگی، در تمام آیات و سور به تناسب خاص خود نمود مییابد و معانی همپای حروف و کلمات و آهنگ و موسیقیِ سخن، به تصویر مینشیند و فضای ذهن خواننده را بیاختیار به همراه خود میبرد.(ر.ک: علوم قرآن، همان، ص 106 ـ 108.)
3. لطافت در بیان:
قرآن، کتاب حقیقت است; نه رساله تخیّلی، احساسی، عاطفی و مبالغهآمیز; لیکن این نص گرانسنگ، در شرح و تبیین حقیقت از حد اعلای قواعد زیباسازی کلام و مفاهمه بهرهور است.
قرآن کریم مشحون از زیباترین تشبیهات، کنایات، استعارات و تمثیلهاست. بنیاد فنون بلاغت و صنایع ادبی، یعنی دانش معانی، بیان، بدیع، رهین کاربردهای قرآنی است; امّا در عین حال معیارهای اساسی حقیقتگویی، خردمحوری، ارزشهای انسانی و اخلاقی، همواره مورد توجه و مراعات است.(برای آشنایی با نمونههایی از آن ر.ک: همان، ص 108 ـ 112.)
ب: اعجاز از جهت بیان مسائل ناشناخته علمی در عصر قرآن مانند: خبر از حرکت زمین (نمل، 88); توازن قوه جاذبه و دافعه در کرات آسمانی (رعد،2);
حرکت منظومه شمسی (یس، 38 و 40); گسترش جهان (ذاریات، 47); زندگی در کرات دیگر (شوری،29); زوجیت گیاهان (طه، 53); علل نزول باران و تگرگ (نور، 43); و...
ج: اعجاز از جهت پیشگوییها و اخبار غیبی. قرآن پیش گوییهای متعددی را ذکر کرده است; مانند:
1. پیروزی رومیان بر ایرانیان در کمتر از ده سال; (روم، 1و2)
2. شکست مشرکان قریش که در مکّه پیشبینی شد; (قمر، 44و45)
3. بازگشت پیامبر به مکّه; (قصص، 85)
4. حج پیامبر که به عمرةالقضا معروف شد; (فتح، 27)
5. عدم ایمان ابولهب و مرگ او در حال کفر; (تبت)
و غیر آن که همگی در زمان حیات پیامبر تحقق یافت و یکی از نشانههای اعجاز قرآن کریم به شمار میرود.
قرآن پیش گوییهایی هم راجع به آیندههای دور (پس از دوران پیامبر) کرده که عبارتند از:
1. عقب گرد و انحطاط مسلمانان و مخالفت عملی آنان با خواستهها و دستورهای اسلام که از جملة علایم آن: ذلیل دست دشمنان، سرکوبگر مؤمنان، فراری از جهاد و ترسو و محافظه کار شدن آنها است. (مائده، 54)(اقتباس از تفسیر المیزان، ج 5، ص 431ـ444.)
2. پیوستن آگاهانه و درست ایرانیان به جامعة اسلامی و کمک مهم آنان به اسلام (مائده، 54); (نسأ، 133); (انعام، 89)
3. پیروزی امام زمانغ و یاران آن حضرت بر همة سرزمینها; (نور، 55); (قصص، 5); (انبیا، 105)
4. حوادث سهمگین و پیش درآمد قیامت کبرا که از آن به اشراطالساعه تعبیر میشود; همچون زلزلة سهمگین، تاریک شدن آسمان، خاموش شدن ستارگان، خاموش شدن خورشید، نابودی کامل کوهها و... که برای اطلاع از آن اوضاع و احوال، به ترجمة سورههای جزء سیام قرآن همچون نازعات، زلزال، تکویر، انشقاق، قارعه، نبأ و سورههای دیگر قرآن همچون حج، مرسلات، دخان، طه، واقعه، الرحمن و... . ـ که نتیجة آن وقایع، تغییر نظام موجود طبیعت و پدید آمدن نظام جهانی دیگر متناسب با آخرت است ـ مراجعه کنید.
5. محفوظ ماندن قرآن از گزند آسیب و تحریف: (حجر، 9); (فصلت، 42)
6. ناتوانی جن و انس از آوردن کتابی مانند قرآن (اسرأ، 88); (بقره، 23); (یونس، 38); (هود; 13)
برخی از دانشمندان، بُعد دیگری را در اعجاز قرآن، به نام اعجاز عددی قرآن کریم مطرح کرده و در این زمینه کتابهایی هم نوشتهاند. مطابق این نوشتهها، برخی از کاربردهای قرآنی با واقعیتهای خارجی مطابقت دارد(برای آگاهی از این موارد ر.ک: اعجاز عددی قرآن کریم، عبدالرزاق نوفل، ترجمة مصطفی حسینی طباطبایی، نشر ناشر تهران و پژوهشی در شیوههای اعجاز قرآن، حسن عرفان، ص 119 و 120 دارالقرآن الکریم و الریاضیات فی القرآن الکریم، دکتر خلیفه عبدالسمیع خلیفه، مکتبة النهضة المصری، قاهره واعجاز قرآن، رشاد خلیفه، ترجمة محمد تقی آیت اللهی، انتشارات دانشگاه شیراز.)
این نوع تحقیقات، اگر مستند و درست باشد و مبتنی بر حدس و گمان نباشد، بسیار جالب و از جهاتی خوب است; امّا هنوز به عنوان اعجاز برای قرآن پذیرفته نشده است; علاوه بر آن، برخی از آمارهای گفته شده، درست و تحقیقی نیست.(ر.ک: زیباترین سخن، حبیبالله احمدی، ص 176، مؤسسة فرهنگی اندیشه معاصر.)
--------------------------------------------------------------------------------
----------------------------------------------------------------
نویسندگان
محمد رفیعی
میهمان افتخاری